خانه عناوین مطالب تماس با من

خنده های اجباری

خنده های اجباری

روزانه‌ها

همه
  • عشق بازی سلطنتی

پیوندها

  • تلخوون
  • گلاب تنها
  • آبان
  • درنین
  • جنومیست
  • دست های پر از خالی

دسته‌ها

  • آرشیو قدیمی 16
  • مرد و زن 5

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • ....
  • عروس نوجوان
  • آدم و حوا
  • حاجیان در سوریه
  • مراسم گربه کشی
  • حدیث
  • منطق
  • سحری
  • مکتب خانه
  • تربیت صحیح
  • در سرزمین من
  • وضو
  • دموکراسی در جنگل
  • صیغه
  • پناهگاه مریم

بایگانی

  • اسفند 1389 1
  • مرداد 1389 15
  • تیر 1389 2
  • خرداد 1389 10
  • اردیبهشت 1389 3
  • اسفند 1388 2

آمار : 53677 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • فرهنگ ایرانی دوشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1389 14:15
    حاجی صداهای عجیب آشنایی از حمام خانه اش به گوشش می رسید ، دو سال قبل تر همین صداها را شنیده بود و درب حمام را باز کرده بود و وقتی دخترش را با پسر همسایه دیده بود که ریخته اند روی هم یک سکته ی خفیف کرده بود حاجی یک چوب دراز برداشت و بعد رفت و آرام درب حمام را باز کرد ، اما اثری از دخترش نبود، وقتی دید کسی که اینبار با...
  • ظریف و خوش خط و خال سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 20:18
    مرد وقتی از خواب پا شد ، یک مار ظریف دراز کنارش دید ، وحشت زده از تخت پرید بیرون ، سپس مار را از پنجره پرت کرد کف خیابان چند دقیقه بعد ، پلیس ها او را به جرم قتل همسرش دستگیر کردند پی نوشت : بعضی وقتها آدم چشمش رو باز می کنه و می بینه تمام عمر با یه موجود وحشتناک زندگی می کرده ، خنده دار نیست ، نه؟
  • امتحان سخت الهی یکشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1388 21:18
    آیت الله برای ختم خطبه اش گفت : اگر به فکر آبرویتان هستید کاری را بکنید که رضای خداست مردم صلوات فرستادند ، آیت الله از منبر آمد پایین رفت سر جانمازش موذن اذان را گفت ، آیت الله آمد بلند شود که اقامه را بخواند که ناگهان باد کوچکی از شکمش خارج شد وامانده و حیران ، یک نگاه به آسمان کرد یک نگاه به جمعیت پنج شش هزار نفری...
  • 33
  • 1
  • صفحه 2