-
فرهنگ ایرانی
دوشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1389 14:15
حاجی صداهای عجیب آشنایی از حمام خانه اش به گوشش می رسید ، دو سال قبل تر همین صداها را شنیده بود و درب حمام را باز کرده بود و وقتی دخترش را با پسر همسایه دیده بود که ریخته اند روی هم یک سکته ی خفیف کرده بود حاجی یک چوب دراز برداشت و بعد رفت و آرام درب حمام را باز کرد ، اما اثری از دخترش نبود، وقتی دید کسی که اینبار با...
-
ظریف و خوش خط و خال
سهشنبه 18 اسفندماه سال 1388 20:18
مرد وقتی از خواب پا شد ، یک مار ظریف دراز کنارش دید ، وحشت زده از تخت پرید بیرون ، سپس مار را از پنجره پرت کرد کف خیابان چند دقیقه بعد ، پلیس ها او را به جرم قتل همسرش دستگیر کردند پی نوشت : بعضی وقتها آدم چشمش رو باز می کنه و می بینه تمام عمر با یه موجود وحشتناک زندگی می کرده ، خنده دار نیست ، نه؟
-
امتحان سخت الهی
یکشنبه 16 اسفندماه سال 1388 21:18
آیت الله برای ختم خطبه اش گفت : اگر به فکر آبرویتان هستید کاری را بکنید که رضای خداست مردم صلوات فرستادند ، آیت الله از منبر آمد پایین رفت سر جانمازش موذن اذان را گفت ، آیت الله آمد بلند شود که اقامه را بخواند که ناگهان باد کوچکی از شکمش خارج شد وامانده و حیران ، یک نگاه به آسمان کرد یک نگاه به جمعیت پنج شش هزار نفری...