واکنش به زیبایی

 

روزی مردی ادعا کرد که زنان او را به وجد نمی آورند ، و چنین شد که زنانی سر به طغیان برداشتند که مبادا مردی می خواهد قدرتشان را نادیده بگیرد ، آن زنان هفت زن از سرتاسر دنیا آوردند تا دخل مرد را درآورند  

مرد پر ادعا را در اتاقی کردند و اولین زن زیبا را نزد او بردند ، مرد هیچ واکنشی نداد ، زن دوم وارد شد ، از زن اول زیبا تر بود و مرد پیچش کوچکی ته دلش احساس کرد ، اما واکنشی نشان نداد ، زن سوم وقتی وارد شد ، زیباترین زنی بود که مرد تا به آن روز دیده بود ، به همین خاطر ضربان قلبش زیادتر شد ، و زن چهارم از زن سوم هم زیباتر بود ، مرد تا او را دید رنگش سرخ شد ، اما هرگز حرفی نزد ، اما زن پنجم که آمد داخل یک افسونگر به تمام معنا بود ، مرد پاهایش شروع کرد به لرزیدن ، اما وانمود کرد که خودش دارد آنها را می لرزاند ، وقتی زن ششم وارد شد ، همه ی زنها ناامید شده بودند اما مرد نتوانست زیبایی زن ششم را نادیده بگیرد و آنقدر تخت فشار قرار گرفت که چشمانش بی اختیار خیس شد ، زنان خوشحال شدند ، می دانستند که زن هفتم که از همه ی زنان زیباتر و موثرتر است ،چنان واکنشی را در مرد ایجاد خواهد کرد که به همه ی جهان خواهد فهماند که زور زنان از زور مردان بیشتر است ، دوربین هایشان را روشن کرد و همزمان با زن هفتم به داخل فرستادند ، مرد تا او را دید از جایش بلند شد ، چشمانش چهارتا شد  دستش را گذاشت روی قلبش تا از سینه نزند بیرون ، معده اش رفت جای روده اش ، هر چقدر سعی کرد جلوی خودش را بگیرد نتوانست و واکنشی شدید تر از آنچه که همه ی زنها منتظرش بودند اتفاق افتاد.

 

روز بعد توی روزنامه ها نوشتند : مردی برای زیباترین زنان دنیا رید.